سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

یا منیل

احکام صحبت کردن با نا محرم (جمعه 86/11/5 ساعت 10:19 عصر)

خوبه هر چند وقت یکبار یک سری به احکام بزنیم ،آخه برای اینکه این انسان فراموش کاره تا یک وقت از اون خط کشی که اسلام برامون گذاشته تجاوز نکنیم و بایک سهل انگاری دین و دنیامون از دست ندیم منیع مطلب از این سایت برداشتم

http://www.balagh.net/persian/feqh/library/18/15.htm

الف) صحبت کردن مرد با نامحرم.

174. مسئله: مردهامی توانند با نامحرم با شرائط ذیل صحبت نمایند:.
1. به قصد لذّت و ریبه نباشد.
2. با این صحبت کردن به گناه آلوده نشوند.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)،با استفاده از مسئله 39.
امام: تحریر الوسیله، (نکاح)، مسئله 29.
بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.
خامنه اى: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.
فاضل: جامع المسائل، ج‏1، سؤال 1718.
175. مسئله: صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه (نکاح)، مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29 و استفتاء.
گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.
سیستانى:(1).
176. مسئله: اگر مردی بداند چنانچه با نامحرمی صحبت کند به گناه خواهد افتاد نباید با او صحبت کند خواه زن به گونه ای صحبت کند که مرد را به گناه بیندازد یا درباره مطلبی صحبت کند که مرد به گناه بیفتد.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: با استفاده از مدارک مسئله قبل.
بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.
خامنه اى: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.
177. مسئله: اگر مردی به قصد به حرام انداختن نامحرمی با او صحبت کند حرام است.
امام: تحریر، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29، استفتاء.
اراکى، بهجت، خامنه ای و فاضل: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.
گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.
در نتیجه: صحبتهایی که به قصد به شهوت انداختن دیگری گفته می شود مانند تعریف کردن صحنه های تحریک کننده حرام است.
178. سؤال: آیا مرد می تواند با زن نامحرمی که می خواهد با او با قصد لذّت صحبت کند حرف بزند (در صورتی که مرد می داند به گناه آلوده نخواهد شد).
جواب: جایز نیست.
امام، خامنه اى، فاضل و گلپایگانى: استفتاء.
بهجت:(2).
179. مسئله: اگر مردی خوف آن را داشته باشد چنانچه با نامحرمی صحبت کند آن زن او را به گناه آلوده خواهد کرد نباید با او صحبت کند.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.
بهجت، خامنه ای و سیستانى: استفتاء.
180. مسئله: اگر مردی بداند چنانچه با نامحرمی صحبت نماید به گناهی غیر از مسائل شهوانی آلوده می شود جایز نیست با آن زن صحبت کند.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم:عروه، (نکاح)، مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29 و استفتاء.
بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.
خامنه اى: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.
گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.
مثلاً: بداند چنانچه با آن نامحرم صحبت کند مجبور خواهد شد دروغ بگوید و یا غیبت کند یا تهمت بزند خواه او مرد را وادار به گناه بکند و یا خودش بواسطه این صحبت به این گناهها آلوده شود.
181. مسئله: صحبت کردن با هر کسی درباره هر چیزی از روی شهوت و لذّت جایز نیست (مگر با همسر).
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه (نکاح)، با استفاده از مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.
اراکی و خامنه اى: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29.(3).

توجه و مراقبت.

گاهی دیده می شود در دل بعضی از مردان چنان شیطان رسوخ کرده است که بسیاری از معاشرتهای آنها را شبهه دار کرده است لذا دیده شده است که مردی چنان به مراوده با نامحرم گرایش دارد که گویی محرم اوست. مثلاً در حالی که می تواند مطلبی را از مردی بپرسد از نامحرم می پرسد. گاه صحبت کردن خود را با نامحرم کش می دهد تا بیشتر با او صحبت کند. رفتن به تفریح و سفر با نامحرم بیشتر برایش جذاب می نماید. اگر در جایی نامحرمی باشد بیشتر مایل است درآنجا باشد. در میهمانیها سعی دارد با نامحرم بیشتر صحبت کند و با آنها بیشتر مراوده داشته باشد، در مقابل نامحرم بیش از هر جای دیگری از توان خود مایه می گذارد و خلاصه به هر کاری که نامحرم در انجام آن شریک باشد بیش از دیگر کارها علاقه نشان می دهد و...
که مردان و بخصوص جوانان عزیز باید بشدت از آنها اجتناب کنند زیرا اینگونه مراوده ها و صحبت کردنها معمولاً با قصد لذّت و ریبه همراه است و شرعاً حرام خواهد بود.
ب) صحبت کردن زن با نامحرم.
183. مسئله: خانمها می توانند با نامحرم صحبت نمایند مشروط به آنکه:.
1. به قصد لذّت و ریبه نباشد.
2. صدای خود را ترقیق و تلطیف نکنند.
3. خوف افتنان نباشد.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29.
بهجت:(4).
184. مسئله: صحبت کردن خانمها با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: مدارک مسئله قبل.
سیستانى:(5).
185. مسئله: جایز نیست خانمی به قصد به حرام انداختن نامحرم با او صحبت کند. خواه مطالبی را بگوید که او به گناه بیفتد یا بگونه ای بگوید که نامحرم به گناه آلوده شود مانند: تعریف کردن صحنه های محرک و یا بیان چیزهائی که نامحرم با شنیدن آن تحریک می شود.
امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، با استفاده از مسئله 39.
امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.
اراکى، بهجت و خامنه اى: استفتاء.
سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • زندگی آدما فقط یه فصل نیست! (چهارشنبه 86/11/3 ساعت 9:56 عصر)

    مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:

    پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
    سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند .


    پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده. 
    پسر دوم گفت: درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.

    پسر سوم گفت: درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام.
    پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش!
     

     


    مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: همه حاصل انچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند!


     اگر در ” زمستان” تسلیم شوید،

    امید شکوفایی ” بهار” ، زیبایی “تابستان” و باروری “پاییز” را

     از کف داده اید!


    مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!
    زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین ؛
    در راههای سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • پیامک های عاشورایی (دوشنبه 86/11/1 ساعت 7:46 عصر)

    حسینم تبیان

    - به گونه‌ی ماه/ نامت زبانزد آسمان‌ها بود/ و پیمان برادریت/ با جبل نور/ چون آیه‌های جهاد

    محکم/ تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات/ بر لبت آورد/ و ساعتی بعد/ در باران متواتر پولاد/ بریده بریده/افشا شدی/ و باد/ تو را با مشام خیمه‌گاه/ در میان نهاد/ و انتظار در بهت کودکانه‌ی حرم/ طولانی شد/ تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات/ بر لبت آورد/ و کنار درک تو/ کوه از کمر شکست   

    ( زنده یاد سید حسن حسینی)

    -خط تو با خون تو آغاز می شود/ از آن زمان که تو ایستادی/ دین راه افتاد / و چون فرو افتادی/ حق برخاست (دکتر اسدی گرمارودی)

    -آنان که رفته اند کاری حسینی کرده اند و آنان که مانده اند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند.

    (دکتر شریعتی)

    - به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است. و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است. پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب. (محمد رضا حکیمی)

    - شامگاه عاشورا، آسمان تمام ستاره‌های خود را می‌گرید و بدین فرجام، قطره اشک درشتی از خون، از گوشه پلک آسمان به بیرون می‌لغزد. خورشید، آغاز دهمین روز از ماه محرم 61 هجری را اعلام می‌کند.

    (زنده یاد سید حسن حسینی)

    - و تو شکستی و " راستی " درست شد/ و از روانه ی خون تو / بنیاد ستم سست شد.

     (دکتر اسدی گرمارودی)

    بعد از هزارسال هنوز اشک می‌چکد

    از مشک پاره‌پاره سقا غروب‌ها(اسماعیل امینی)

    - بگذار بگریم/ خون تو، در اشک ما تداوم یافت/ و اشک ما ،صیقل گرفت/ شمشیر شد/ و در چشمخانه ی ستم نشست. (دکتر اسدی گرمارودی)

    آن دَم که فتاد دست پیغمبرِ آب  یک قطره عطش نبود در باور آب

    گلهاى خدا زتشنگى پژمردند  اى خاک تمام کربلا بر سر آب(اسد اللّه‏ خدّامى)

    - در همهمه ی حیرت و بی کسی ،دستان تهی مانده ی ما را ، از دامان بلند نگاهت ،کوتاه مکن

    - در چمن ،آه، این همه خونین کفن/ باز بقایای شبیخون کیست؟

    - تو کلاس فشرده تاریخی / کربلای تو / مصاف نیست / منظومه بزرگ هستی است / طواف است.

    (دکتر اسدی گرمارودی)

    http://www.tebyan.com/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2008/1/16/58694.html



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • خطبه زینب کبرى در کوفه (چهارشنبه 86/10/26 ساعت 10:54 عصر)
    اهـل بـیـت رسـول خـدا(ص ) را هـمـانـنـد اسـیـران وارد کوفه کردند امام سجاد(ص ) از شدت بیمارى رنجور شده بود, ولى با این حال او را در غل و زنجیر کرده بودند.
    مـردم کـوفـه با دیدن کاروان اسیران شیون و زارى سر دادند زینب کبرى دختر امیرالمؤمنین به مـردم اشـاره کـرد کـه خاموش باشید, یکباره نفس ها بند آمد و زنگها از صدا افتاد و زینب زبان به سخن گشود:.
    سپاس خدا را و درود بر محمد و خاندان پاکش باد.
    اى اهـل کـوفـه ! اى مـردم مکار حیله باز! آیا گریه مى کنید؟
    اشکتان خشک مباد, ناله هایتان آرام نـگـیردشما در مثل مانند زنى هستید که رشته خود را محکم تافته , سپس تارتار از هم مى گسلد سـوگـندهایتان رادست آویز فساد کرده اید, آیا جز لاف و تکبر و فساد و چاپلوسى کنیزان و سخن چینى دشمنانه چیزى دیگرى در شما هست ؟
    شما به سبزه خاکروبه و نقره بر قبر اندوده مى مانید, براى خود توشه اى پیش فرستادید که خشم خدا را برانگیخت و در عذاب , جاودانه شدید آیا گریه و زارى مى کنید؟ .
    آرى ! بـه خدا شایسته گریه اید بسیار بگریید و کم بخندید که نصیبتان ننگ و عار شد, ننگى که تا ابـدپـاک نشود چگونه مى توانید این ننگ را از دامن خود بشویید که فرزند خاتم انبیا, سید جوانان بـهـشتى راکشته اید, آنکه در سرگردانى ها مرجع و در سختى ها پناه شما بود, آنکه دلیل روشن و زبـان گـویـاى شـمـابـود چه بار گناهى را بر دوش گرفتید دور باشید از رحمت خدا و نابودى نـصـیـبـتـان بـاد سـعـیتان به نومیدى انجامید, دست ها بریده شد, سوداى پرزیانى کردید, خشم پروردگار را براى خود خریدید و خوارى ذلت بر شما حتمى شد.
    واى بـر شـمـا! مـى دانـیـد چـه جگرى از رسول خدا شکافتید و چه پرده نشینى را از پرده بیرون کشیدید وچه خونى ریختید و چه حرمتى را شکستید کار بسیار زشتى مرتکب شدید چیزى نمانده کـه آسـمـان وزمین شکاف بردارد و کوهها ویران شوند آنچه کردید بزرگ , دشوار, بد, کژ, زشت و شوم است و چنان بزرگ که زمین و آسمانها را پر کرده آیا شگفت دارید اگر از آسمان خون ببارد و همانا عذاب آخرت خوارکننده تر است و شما را در آن روز یاورى نیست .
    مـهـلـت شـمـا را مـغـرور نـسازد که خداى تعالى از شتابکارى به دور است و همیشه براى انتقام فرصت دارد و در کمین گاه است ((142)) .


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • حافظ (چهارشنبه 86/10/26 ساعت 10:47 عصر)
    مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
    که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
     
    کمال سر محبت ببین نه نقص گناه
    که هر که بی‌هنر افتد نظر به عیب کند
     
    ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بوی
    که خاک میکده ما عبیر جیب کند
     
    چنان زند ره اسلام غمزه ساقی
    که اجتناب ز صهبا مگر صهیب کند
     
    کلید گنج سعادت قبول اهل دل است
    مباد آن که در این نکته شک و ریب کند
     
    شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
    که چند سال به جان خدمت شعیب کند
     
    ز دیده خون بچکاند فسانه حافظ
    چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید (چهارشنبه 86/10/19 ساعت 9:5 عصر)

    بنام خدا

    سلام

    در ضرب المثلی گویند روزی موسی برای عبادت به کوه طور می رفت در راه گناهکار دائم الخمری را دید. گناهکار گفت :موسی به کوه که برای عبادت میروی از خدایت بپرس من در کدام طبقه جهنم جای دارم موسی از او با وعده دیدار خداحافظی کرد ،در راه به عابدی مقدس مآب رسید او نیز گفت:یا موسی از خدایت بپرس که من در کدام طبقه بهشت خدایت جای دارم و موسی با وعده دیدار او، با او بدرود گفت .حال موسی از کوه باز میگردد

    در را عابد را دید عابد جواب سئوال را خواست موسی فرمود من اول یک سئوال می پرسم سپس در انتها جواب تو را می دهم
    فرمود: در کوه بودم که زمین شکافته شد از میان زمین یک مورچه سیاه بیرون جست که از دهانش کاروانی از اشتران بیرون آمدند ،مقدس مآب گفت:موسی مرا دست انداخته ای موسی فرمود :برو که در فلان طبقه جهنم جای داری زیرا که به قدرت وتوان ومعجزه خدایت ایمان واقعی نداری.سپس به گناهکار رسید و داستان مورچه واشتران را تعریف کرد ،گناهکار گفت : موسی مرا دست انداخته ای این که برای خدایم کاری ندارد خدای من پروردگار جهانیان است ،موسی فرمود در بهشت جایت باد .
    این را گفتم که یادمان باشد نکند روزی به ثواب های کوچکمان مغرور شویم و گناهان بزرگمان را از یاد ببریم که بزرگترین گناه خوار شمردن گناه وبزرگ دانستن ثواب است نمی دانم شاید گنهکاری که در پیش چشم ما محکوم باشد در پیش چشم گل زیبای نرگس ،"حر" دیگری باشد که امام زمانش او را برادر خود خطاب کند شاید زیباست که بگویم
    چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
    شاید این نوع دیدن را بلد نیستیم که خدا ما را از دیدن خوبترین خوب خودش محروممان کرده وبه حتم هنوز درهای امید باز است که یاد بگیریم که همه خوب واز ذات اقدس اللهی هستن.
     
    التماس دعا
    یا حق...
    به نقل از منتظر ظهور


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • حرف دل (چهارشنبه 86/10/19 ساعت 9:2 عصر)
    پیامبرصلى الله علیه وآله : خَیرُ إخوانِکُم مَن أهدى‏ إلَیکُم عُیُوبَکُم بهترین برادر شما کسى است که عیب‏هایتان را به شما هدیه کند تنبیه الخواطر ، ج 2 ، ص 123
     
     
    یامن اسمه دواء و ذکره شفاء_خبر رسیده حال ایت الله مجتهدی معلم بزرگ اخلاق و فقیه بزرگ و مربی بسیاری از مومنین وخیم شده است لذا خواهشمندم با ذکر صلوات و خواندن حمد به نیت شفا برای سلامتی ایشان و همه بیماران از خداوند متعال طلب شفا وصحت و سلامت برای همه مومنین بخواهیم انشاء الله
     
     
    هر جا غصه دار شدی استغفار کن . استغفار امان انسان است . به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای؛ اذیتت کرده اند، گناهی کرده ای... بعضی وجود خودشان را گناه می دانند . شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم، او خودش را گناه می داند . محزون که شدی استغفار کن . چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غمها را از بین می برد. همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد
     
    برای انسانهای بزرگ بن بست وجود ندارد. چون بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت
     
    آدمک آخر دنیاست بخند.آدمک مرگ همینجاست بخند.دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند.آدمک خر نشوی گریه کنی.آن خدایی که بزرگش خواندی بخدا مثل تو تنهاست بخند


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • <   <<   6   7   8      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    زندگینامه امام هادی علیه السلام
    طاقت ندارم
    میلاد امام حسن عسگری سلام الله علیها
    امیرالمؤمنین و فدک
    آتش در حریم!
    آتش در حریم!
    حدیث لوح فاطمه (س) و نکته هایى در شرح آن
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 9 بازدید
    دیروز: 17 بازدید
    کل بازدیدها: 214610 بازدید
  •   درباره من
  • یا منیل
    * سادات
    منیل یکی از نامهای خداوند بارتعالی است که به معنی :به مقصود رساننده ، بهرهمند کننده - و دستیابی به اهداف ،از تجلی اسم منیل است . از هداف این وبلاگ نشان دادن مقام خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها و مقام زن می باشد نام من رفتست روزی بر لب جانان به سهو ___ اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز
  •   لوگوی وبلاگ من
  • یا منیل
  •   دسته بندی یادداشت ها
  •   مطالب بایگانی شده
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  •  لوگوی دوستان من













  • عشق؛خدا؛پدر؛دوست