سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

یا منیل

خداترسی حضرت زهرا (شنبه 87/8/18 ساعت 4:18 عصر)

سید بن طاووس از کتاب «زهدالنّبی» تألیف ابوجعفر احمد القمی نقل می‏کند:
هنگامی که این دو آیه (43 و 44 سوره حجر) نازل شد:
و ان جهنم لموعدهم اجمعین- لها سبعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم.
: «و جهنم میعادگاه همه‏ی گمراهان است، هفت در دارد و برای هر دری، گروه معینی از آنها تقسیم شده‏اند».
پیامبر (ص) گریه‏ی شدید کرد، صحابه نیز از گریه‏ی آن حضرت، به گریه افتادند، ولی صحابه علت گریه آن حضرت را نمی‏دانستند، و پیامبر (ص) چنان منقلب بود کسی نمی‏توانست از او سؤال کند.
عادت رسول خدا (ص) این بود که هرگاه فاطمه (س) را می‏دید خوشحال می‏شد، از این رو یکی از اصحاب به حضور فاطمه (س) رفت، تا او را نزد پیامبر (ص) بیاورد، وقتی به خانه‏ی زهرا (س) وارد شد دید او به آسیا کردن مقداری جو اشتغال دارد و این آیه را می‏خواند:
و ما عندالله خیر و ابقی: «و آنچه نزد خدا است، بهتر و پایدارتر است» (قصص- 60- شوری- 36).
آن مرد صحابی سلام کرد و جریان گریه‏ی رسول خدا (ص) را گفت، فاطمه (س) بی‏درنگ برخاست و چادر کهنه‏ای که دوازده وصله از لیف خرما داشت به سر گرفته و از خانه بیرون آمد، سلمان او را دید و گریه کرد، و گفت: واحزناه! قیصر روم و کسری (شاه ایران) لباسهای سندس و حریر بپوشند، اما دختر پیامبر (ص) چادری را که دوازده وصله دارد و کهنه است به سر کند!!
فاطمه (س) به حضور پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! سلمان از لباس من تعجب می‏کند، با اینکه سوگند به خداوندی که تو را به حق مبعوث کرد، مدت پنج سال است که فرش ما در خانه‏ی علی (ع) به یک پوست گوسفند انحصار دارد که شب به روی آن می‏خوابیم و روز روی آن پوست، به شتر خود علف می‏دهیم، و متکای ما از لیف خرما است.
پیامبر (ص) به سلمان فرمود: ان ابنتی لفی الخیل السوابق: «دختر من از سابقین و در صف سبقت گیرندگان در درگاه خدا است».
آنگاه فاطمه (س) عرض کرد: پدر جان فدایت گردم: علت گریه تو چیست؟
پیامبر (ص) دو آیه‏ی فوق را که جبرئیل نازل کرده بود، خواند.
فاطمه (س) وقتی که نام جهنم را شنید، با صورت به روی زمین افتاد، و پی در پی می‏گفت: الویل ثم الویل لمن دخل النار: «وای، سپس وای بر کسی که وارد دوزخ گردد».
وقتی که سلمان آیه را شنید گفت: کاش گوسفندی بودم، خاندانم مرا می‏کشتند و پوستم را می‏دریدند و من نام آتش را نمی‏شنیدم.
ابوذر گفت: ای کاش مادرم نازا بود و مرا به وجود نمی‏آورد و نام آتش را نمی‏شنیدم.
مقداد گفت: ای کاش پرنده‏ای در بیابان بودم و حساب و عقابی نداشتم و نام آتش را نمی‏شنیدم!!
حضرت علی (ع) فرمود: ای کاش، درندگان گوشت بدنم را می‏دریدند و ای کاش مادرم مرا متولد نمی‏کرد و نام آتش جهنم را نمی‏شنیدم! سپس دستش را بر سرش گذاشت و گریه می‏کرد و می‏گفت:
وابعد سفراه، واقلة زاداه فی سفر القیامة...
: «وای از دوری سفر، وای از کمی توشه‏ی راه سفر قیامت»!
که مردم (گنهکار) به سوی آتش می‏روند، و آتش آنها را درمی‏رباید، آنان بیمارانی هستند که کسی به عیادتشان نمی‏رود، و مجروحانی هستند که کسی زخمهای آنها را درمان نمی‏کند، و اسیرانی هستند که کسی آنها را از بند آتش رها نمی‏نماید، خوراک و آشامیدنی آنها از آتش است، و در میان طبقات آتش زیر و رو می‏گردند، و پس از آنکه در دنیا لباسهائی که از پنبه بود می‏پوشیدند، اینک در دوزخ، قطعه‏های آتش را می‏پوشند، و پس از آنکه در دنیا با همسران خود هم‏آغوش بودند، اینک در دوزخ با شیطانها هم‏آغوش هستند.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    زندگینامه امام هادی علیه السلام
    طاقت ندارم
    میلاد امام حسن عسگری سلام الله علیها
    امیرالمؤمنین و فدک
    آتش در حریم!
    آتش در حریم!
    حدیث لوح فاطمه (س) و نکته هایى در شرح آن
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 9 بازدید
    دیروز: 26 بازدید
    کل بازدیدها: 218984 بازدید
  •   درباره من
  • یا منیل
    * سادات
    منیل یکی از نامهای خداوند بارتعالی است که به معنی :به مقصود رساننده ، بهرهمند کننده - و دستیابی به اهداف ،از تجلی اسم منیل است . از هداف این وبلاگ نشان دادن مقام خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها و مقام زن می باشد نام من رفتست روزی بر لب جانان به سهو ___ اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز
  •   لوگوی وبلاگ من
  • یا منیل
  •   دسته بندی یادداشت ها
  •   مطالب بایگانی شده
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  •  لوگوی دوستان من













  • عشق؛خدا؛پدر؛دوست