سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

یا منیل

شرح عروسی حضرت علی علیه سلام با خانم فاطمه الزهرا علیها السلام (یکشنبه 87/9/10 ساعت 10:14 عصر)

وقوع عقد نکاح و ازدواج ملکه‏ی دو سرا و سیده نساء عالمین حضرت فاطمه زهرا با سلطان العارفین و امیرالمؤمنین علی مرتضی در زمین

و نیز از حضرت رسول‏الله خاتم انبیاء محمد مصطفی علیه و آله افضل التحیته و الثناء نقل شده است که فرمود فرشته‏ای از صقع

[ صفحه 205]

ربوبی و پیشگاه الوهی نزد من آمد و گفت یا محمد ان الله یقرا علیک‏السلام و یقول انی قد زوجت ابنتک من علی ابن ابی‏طالب فی الملاء الاعلی فزوجها منه فی الارض ای محمد بدرستیکه ذات قدوسی جهات الوهی بتو سلام می‏رساند و می‏فرماید من که خدایم و صاحب ولایت کلیه مطلقه ام دختر والاگهر تو فاطمه زهرا را ملاء اعلی در بین کاخ‏نشینان عرشی و ملکوتیان به عقد ازدواج امیر اهل ایمان علی بن ابی‏طالب در آوردم و برای او تزویج کردم اینک تو هم او را در زمین به عقد زوجیت دائمیه علی مرتضی درآور.
مطابق نقل روایات معتبره و احادیث متواتره مراسم عقد ازدواج ملکه ملک و ملکوت فاطمه لاهوتی صفات قبل از اینکه در زمین برگذار شود بفاصله چهل یوم پیشتر در عالم بالا و آسمان الوهی تحقق یافته و سپس بفرمان ربوبی در عالم سفلی این مراسم بموقع اجرا گذارده شده و انجام یافته است.
و خلاصه مطلب در این رابطه برابر روایات وارده این است: حسب‏الامر الهی و فرمان ربوبی نسبت به تزویج فاطمه علیهماالسلام پیغمبر اکرم (ص) دستور بعلی(ع) داد بمسجد رفته مردم را احضار و جریان امر را بآنان اعلام نماید علی مرتضی (ع) با

[ صفحه 206]

حال فرح و شادی روانه بطرف مسجد گردید در بین راه ابوبکر و عمر با علی روبرو شده و علی را مسرور و شادمان ملاقات نموده سبب شادی از وی پرسیدند علی (ع) فرمود پیغمبر اکرم (ص) با ازدواج من و فاطمه (ع) موافقت فرموده و به من خبر داده که خدا خود مراسم ازدواج فیمابین من و فاطمه را در آسمان و عرش اعلی اجرا نموده است و اینک حضرت رسول‏الله به دنبال من وارد مسجد خواهد شد تا این مطلب را در حضور مردم به آنان ابلاغ فرماید آن دو نفر که بر جریان امر مستحضر شدند ابراز فرح و خوشحالی نموده با من بمسجد آمدند.
آنگاه طولی نکشید که رسول‏الله در حالی که چهره مبارکش از شادی و سرور می‏درخشید وارد مسجد گردید و نظر کرد دید مسجد مملو از جمعیت شده است بلافاصله بالای منبر قرار گرفته و سر پا ایستاده خطبه عرشیه‏ای مفصلا ایراد فرمود و سپس ماموریت خود را به استحضار مردم حاضر در مسجد رسانید.
فرمود مردم بدانید و آگاه باشید خداوند متعال ذات اقدس ذوالجلال و الاکرام به من امر کرده و دستور داده که فاطمه دختر گرامی خود را به علی بن ابیطالب (ع) تزویج نمایم حق تعالی خود در عالم بالا و آسمان الوهی آن دو را به عقد ازدواج یکدیگر درآورده و

[ صفحه 207]

فرشتگان را شاهد و گواه گرفته و به من دستور داده و امر فرموده است که او را در زمین به علی تزویج نمایم و اینک من شما را بر این مطلب شاهد و گواه می‏گیرم (ثم جلس و قال قم یا علی و اخطب لنفسک). بعد از خواندن خطبه‏اش از منبر پائین آمده و نشست و آنگاه به علی فرمود برخیز با علی و برای خود خطبه بخوان علی هم حسب‏الامر پیغمبر اکرم (ص) از جای برخاسته و به خطبه خواندن پرداخت و پس از حمد و سپاس الهی و شکر نعم نامتناهی و درود بر حضرت خاتم انبیا و سرور اصفیاء محمد مصطفی (ص) فرمود (ان النکاح مما امر الله تعالی به و اذن فیه و مجلسنا هذا مماقضاه الله تعالی و رضیه و هذا محمدبن عبدالله رسول‏الله (ص) زوجنی ابنته فاطمه به صداق اربعتمائته درهم و دینار و قد رضیت بذالک فاسلوه و اشهدوا. فقال المسلمون زوجته یا رسول‏الله. قال نعم قال المسلمون بارک الله لهما و علیهما و جمع شملهمها) یعنی محقق و مسلم است که نکاح از جمله چیزهایی است که خداوند متعال دستور داده و در نظام تشریع آنرا تجویز و اجازه نسبت باین سنت سنیه صادر فرموده است.
و مجلس ما اکنون از مجالسی است که قضاء الهی تشکیل آن را خواسته و رضایت بانجام مراسم آن مرحمت و عنایت فرموده است.

[ صفحه 208]

این حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله است که دختر گرامیش حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت و زناشوئی من درآورده است به صداق و مهریه‏ای که عبارت از چهار صد درهم و دیناری باشد و من از این وصلت و ازدواج بی‏نهایت راضی و خوشنود و خوشحالم شما مراتب مذکوره را از آن حضرت سئوال و پرسش کنید و بر این واقعیت شهادت و گواهی دهید.
مسلمانان حاضر در آن محفل اجماعا از حضرت نبی اکرم پرسیدند یا رسول‏الله آیا شما حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت حضرت علی مرتضی درآوردی حضرت فرمود بلی آن جماعت همگی گفتند خداوند برای آن دو این ازدواج را مبارک فرماید و امورشان را به سامان برساند (این مضامین بر سبیل اجمال و اختصار از کتاب دلائل الامامته طبری متخذ است.)



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • خداترسی حضرت زهرا (شنبه 87/8/18 ساعت 4:18 عصر)

    سید بن طاووس از کتاب «زهدالنّبی» تألیف ابوجعفر احمد القمی نقل می‏کند:
    هنگامی که این دو آیه (43 و 44 سوره حجر) نازل شد:
    و ان جهنم لموعدهم اجمعین- لها سبعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم.
    : «و جهنم میعادگاه همه‏ی گمراهان است، هفت در دارد و برای هر دری، گروه معینی از آنها تقسیم شده‏اند».
    پیامبر (ص) گریه‏ی شدید کرد، صحابه نیز از گریه‏ی آن حضرت، به گریه افتادند، ولی صحابه علت گریه آن حضرت را نمی‏دانستند، و پیامبر (ص) چنان منقلب بود کسی نمی‏توانست از او سؤال کند.
    عادت رسول خدا (ص) این بود که هرگاه فاطمه (س) را می‏دید خوشحال می‏شد، از این رو یکی از اصحاب به حضور فاطمه (س) رفت، تا او را نزد پیامبر (ص) بیاورد، وقتی به خانه‏ی زهرا (س) وارد شد دید او به آسیا کردن مقداری جو اشتغال دارد و این آیه را می‏خواند:
    و ما عندالله خیر و ابقی: «و آنچه نزد خدا است، بهتر و پایدارتر است» (قصص- 60- شوری- 36).
    آن مرد صحابی سلام کرد و جریان گریه‏ی رسول خدا (ص) را گفت، فاطمه (س) بی‏درنگ برخاست و چادر کهنه‏ای که دوازده وصله از لیف خرما داشت به سر گرفته و از خانه بیرون آمد، سلمان او را دید و گریه کرد، و گفت: واحزناه! قیصر روم و کسری (شاه ایران) لباسهای سندس و حریر بپوشند، اما دختر پیامبر (ص) چادری را که دوازده وصله دارد و کهنه است به سر کند!!
    فاطمه (س) به حضور پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! سلمان از لباس من تعجب می‏کند، با اینکه سوگند به خداوندی که تو را به حق مبعوث کرد، مدت پنج سال است که فرش ما در خانه‏ی علی (ع) به یک پوست گوسفند انحصار دارد که شب به روی آن می‏خوابیم و روز روی آن پوست، به شتر خود علف می‏دهیم، و متکای ما از لیف خرما است.
    پیامبر (ص) به سلمان فرمود: ان ابنتی لفی الخیل السوابق: «دختر من از سابقین و در صف سبقت گیرندگان در درگاه خدا است».
    آنگاه فاطمه (س) عرض کرد: پدر جان فدایت گردم: علت گریه تو چیست؟
    پیامبر (ص) دو آیه‏ی فوق را که جبرئیل نازل کرده بود، خواند.
    فاطمه (س) وقتی که نام جهنم را شنید، با صورت به روی زمین افتاد، و پی در پی می‏گفت: الویل ثم الویل لمن دخل النار: «وای، سپس وای بر کسی که وارد دوزخ گردد».
    وقتی که سلمان آیه را شنید گفت: کاش گوسفندی بودم، خاندانم مرا می‏کشتند و پوستم را می‏دریدند و من نام آتش را نمی‏شنیدم.
    ابوذر گفت: ای کاش مادرم نازا بود و مرا به وجود نمی‏آورد و نام آتش را نمی‏شنیدم.
    مقداد گفت: ای کاش پرنده‏ای در بیابان بودم و حساب و عقابی نداشتم و نام آتش را نمی‏شنیدم!!
    حضرت علی (ع) فرمود: ای کاش، درندگان گوشت بدنم را می‏دریدند و ای کاش مادرم مرا متولد نمی‏کرد و نام آتش جهنم را نمی‏شنیدم! سپس دستش را بر سرش گذاشت و گریه می‏کرد و می‏گفت:
    وابعد سفراه، واقلة زاداه فی سفر القیامة...
    : «وای از دوری سفر، وای از کمی توشه‏ی راه سفر قیامت»!
    که مردم (گنهکار) به سوی آتش می‏روند، و آتش آنها را درمی‏رباید، آنان بیمارانی هستند که کسی به عیادتشان نمی‏رود، و مجروحانی هستند که کسی زخمهای آنها را درمان نمی‏کند، و اسیرانی هستند که کسی آنها را از بند آتش رها نمی‏نماید، خوراک و آشامیدنی آنها از آتش است، و در میان طبقات آتش زیر و رو می‏گردند، و پس از آنکه در دنیا لباسهائی که از پنبه بود می‏پوشیدند، اینک در دوزخ، قطعه‏های آتش را می‏پوشند، و پس از آنکه در دنیا با همسران خود هم‏آغوش بودند، اینک در دوزخ با شیطانها هم‏آغوش هستند.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • پاداش پاسخگوئی به مسائل (پنج شنبه 87/6/28 ساعت 2:42 عصر)

    پاداش پاسخگوئی به مسائل

    امام حسن عسگری صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت فرماید:

    روزی زنی نزد حضرت فاطمه زهراء علیها السلام وارد شد و گفت: مادری دارم ضعیف و ناتوان که برای انجام نماز، مسئله ای برایش ‍ پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم.

    حضرت زهراء علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه

     سؤ ال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.

    و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهراء علیها السلام بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتی و بلکه به عطوفت پاسخ او را بیان می نمود.[1] .

    پس از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما    نمی شوم.

    و حضرت زهراء علیها السلام اظهار نمود: خیر، برای من زحمتی نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصی أجیر شده باشد تا باری سنگین را به جائی ببرد و در إ زای آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت می شود؟!

    و آن زن در جواب حضرت گفت: خیر.

    بعد از آن فرمود: من برای هر سؤ ال که جوابش را بگویم أجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشی بیش از آنچه که در این جهان است، می باشد.

    پس اکنون آنچه می خواهی سؤ ال کن و برای من ناراحت مباش، که از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه علیه شنیدم، فرمود:

    علماء و دانشمندان، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالی محشور می شوند، که تاج کرامت بر سر نهاده اند.

    چون آنان در دنیا بر هدایت بندگان خدا، تلاش و کوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار می گیرند و هدایا و خلعت های گرانبهای بهشتی تقدیمشان می شود...

    پس از آن حضرت زهراء علیها السلام فرمود: ای بنده خدا! ارزش یکی از آن خلعت ها، هزار بار بیش از آنچه است که در این دنیا وجود دارد وخورشید بر آن می تابد.

    چون که چیزهای این دنیا هر چند هم به ظاهر ارزش والائی داشته باشد؛ امّا فاسد شدنی و فناپذیر است، بر خلاف قیامت و بهشت که هر چه در آن باشد سالم و جاوید خواهد بود.[2] .



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • آثار تسبیح (جمعه 87/6/15 ساعت 8:46 عصر)

    امام صادق علیه السلام می فرمایند:
    دو برادر به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و عرض کردند:
    ما می خواهیم برای تجارت به شام برویم. به ما بیاموزید که (برای محفوظ ماندن از خطرات) چه بگوییم.
    حضرت فرمودند: وقتی به کاروانسرا رفتید نماز عشا را به جای آورید و سپس هر کدام از شما هنگامی که به بستر خواب رفت، تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را بگوید و بعد از آن آیة الکرسی را بخواند. در این صورت تا صبح از هر شری محفوظ خواهد بود.

    در بین راه عده ای دزد آن ها را تعقیب کردند و وقتی آن دو به کاروانسرا وارد شدند، غلام خود را مامور کردند که برود و ببیند این دو برادر در چه حالی به سر می برند؛ خوابند یا بیدار. وقتی غلام به آنان رسید، دو برادر به بستر خواب رفتند و هر یک از آنها آیة الکرسی و تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را قرائت کرد و به دنبال آن (غلام دید که) ناگاه در و دیوار آن دو را احاطه کرد. پس آن غلام هر چه اطراف آنها را گشت جز دو دیوار چیزی ندید و به نزد دزدها بازگشت. آن ها به او گفتند: خدا تو را ذلیل کند! تو به ما دروغ گفتی؛ بلکه ناتوانی کردی و ترسیدی! آن گاه خودشان برخاستند و نگاه کردند؛ ولی آن ها نیز جز دو دیوار چیز دیگری ندیدند. سپس گرداگرد آن دو دیوار قرار گرفتند ولی چیزی نشنیدند و کسی را ندیدند. پس به جایگاه خود بازگشتند.

    بعد از آن که صبح شد دزدها به نزد آن دو برادر آمدند و گفتند: شما کجا بودید؟

    گفتند: ما همین جا بودیم و از جای خود تکان نخوردیم. دزدها گفتند: به خدا قسم که ما آمدیم و جز دو دیوار چیزی ندیدیم. پس به ما بگویید که داستان شما از چه قرار است.

    آن دو گفتند: ما به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتیم و از او درخواست کردیم تا چیزی به ما بیاموزد. پس آن حضرت آیة الکرسی و تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را به ما آموخت و ما هم آن ها را گفتیم. دزدان گفتند: بروید که به خدا قسم، ما به دنبال شما نخواهیم آمد و با وجود این کلام (آیة
    الکرسی و تسبیحات) هیچ دزدی نمی تواند متعرض ‍ شما شود. [1] .



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • میخک و سنبل ، گلهای عروسی (شنبه 87/6/9 ساعت 12:14 صبح)

    وقتی علی علیه السلام حضرت فاطمه (ع) را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله

    ) خواستگاری کرد، پیامبر به علی علیه السلام و فرمود: می خواهم مژده ای به تو بدهم. علی علیه السلام ماجرا را پرسید، پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: قبل از آمدن تو، جبرئیل خبر ازدواج شما را به من داده بود. وقتی که جبرئیل آمد در دستش دسته های گل میخک و سنبل خوش بوی بود. پرسیدم: این گلها برای چیست؟ گفت: این از گلهای جشن عروسی علی و فاطمه علیها السلام در بهشت است، امروز خدای تعالی به فرشتگان دستور آذین بندی بهشت را داد و فرمود: همه جای بهشت را بیارایند و در فضای آن عطر افشانی کنند و حوریان با خواندن طه یس و حمعسق سرود شادی بخوانند. ندایی از جانب خداوند برخاست که امروز روز جشن عقد علی بن ابی طالب در آوردم. خطبه عقد به دستور خداوند شد و ندایی بلند شد که ای فرشتگان! ای ساکنان بهشت! به علی و فاطمه تبریک گویید [1] .



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • نقش زنان در حکومت امام زمان علیه السلام (شنبه 87/5/26 ساعت 5:25 عصر)

    نقش زنان در حکومت امام زمان علیه السلام

    حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد علیه السلام چه مى کنند چه کسانى هستند چند نفرند از کجا مى آیند و چه مسؤولیتى بر عهده دارند. بر اساس برخى از روایات حضور و نقش این زنان از نظر زمان و موقعیت چهار گونه است:

    الف: حضور پنجاه زن در بین یاران امام

    اولین گروه از زنانى که به محضر امام زمان مى شتابند آنهایند که در آن ایام مى زیسته اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام علیه السلام مى رسند. در این باره دو روایت وجود دارد:

    روایت اول: ام سلمه ضمن حدیثى درباره علایم ظهور از پیامبر روایت کرده است که فرمود: «یعوذ عائذ من

    (17)

    الحرم فیجتمع الناس الیه کالطیر الوارده المتفرقه حتى یجتمع الیه ثلاث مأة واربعة عشر رجلا فیه نسوة فیظهر على کل جبار و ابن جبار...»1

    یعنى: در آن هنگام پناهنده اى به حرم امن الهى پناه مى آورد و مردم همانند کبوترانى که از چهار سمت به یک سو هجوم مى برند به سوى او جمع مى شوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد آمده که برخى از آنان زن مى باشند که بر هر جبار و جبار زاده اى پیروز مى شود.2

    روایت دوم: جابربن یزید جعفى ضمن حدیث مفصلى از امام باقر علیه السلام در بیان برخى نشانه هاى ظهور نقل کرده که: «و یجیى ء والله ثلاث مأة و بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امراة یجتمعون بمکة على غیر میعاد قزعا کقزع الحزیف یتبع بعضهم و هى الایة التى قال الله اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله على کل شى ء قدیر...»3

    به خدا سوگند سیصد و سیزده نفر مى آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلى در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معناى آیه شریفه: هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر مى کند. زیرا او بر هر کارى توانا است.

    ________________________

    1. مجمع الزوائد ج7 ص315؛ معجم احادیث الامام المهدى ج1 ص500.

    2. همان.

    3. بحارالانوار ج52 ص223.

    18)

    پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر!

    نکته شگفت در این دو روایت این است که مى فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!

    دوم آنکه: در روایتى که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنى وجود ندارد.1

    در پاسخ این شبهه مى توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولا امام علیه السلام مى فرماید: «فیهم». یعنى در این عده پنجاه زن مى باشد.

    دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونى عدد مردان چنین ذکر شده است.

    سوم: اگر مقصود همراهى خارج از این عده بود امام مى فرمود: «معهم» نه اینکه بفرماید «فیهم». زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه یاران و فرماندهان عالى رتبه و از نظر مقام و قدرت در حد بسیار بالایى هستند که برخى با ابر جا به جا مى شوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنا بر این اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند رتبه و موقعیت ویژه قائل شده و اگر در زمره یاران دیگر حضرت هستند از امتیاز کمترى برخوردارند.

    ________________________

    1. دلائل الامامة ص314.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • چگونه عشق به حضرت فاطمه را آنطور که شایسته ایشان است در دل جای . (شنبه 87/3/11 ساعت 11:0 عصر)

    چگونه عشق به حضرت فاطمه را آنطور که شایسته ایشان است در دل جای دهیم؟
    حالت شوق و امیدواری که در شما به وجود آمده بسیار ارزنده است البته این مقدمه است و در پی آن باید همت کنید که به آرمان های مقدس خود برسید. در این راستا توسل و توجه به اهل بیت - علیهم السلام- و نماز و عبادات هم صفا بخش دل است و هم موجب عنایت و دستگیری آنان. حکم بن غیبه می‏گوید: خدمت امام باقر علیه‏السلام بودم منزل حضرت پر از جمعیت بود.
    مردی عصا به دست وارد شد و جلو درب فریاد زد: ((السلام علیک یابن رسول الله و رحمه‏الله و برکاته)) امام باقر(ع) و دیگر اهل مجلس جوابش را دادند. آن گاه گفت: به خدا قسم من شما را دوست دارم و هر کس شما را دوست دارد نیز دوست دارم و این علاقه به خاطر طمع در امور دنیایی نیست. دشمنان شما را
    دشمن دارم و از آنان بیزاری و برائت می‏جویم و این دشمنی به خاطر امور شخصی نیست. قسم به خدا هرچه را شما حلال می‏دانید من هم بر خود حلال می‏دانم و هر آنچه را شما حرام می‏دانیدمن نیز حرام می‏دانم و منتظر فرج و پیروزی شما(شاید فرج امام زمان(ع) را مطرح‏کرده بود ) هستم فدایتان شوم آیا
    امید موفقیت و خشنودی خدا در کارهای من هست؟ امام باقر(ع) پس از نقل داستانی فرمود: هر کس دوست دارد به مردی از مردان بهشت نگاه کند این مرد را ببیند.(1) از این روایت 5 معیار برای دوستی واقعی اهل بیت(ع) به دست می‏آید: 1. تولی یا پیوند قلبی با اهل بیت(ع). 2. تبری (دشمنی و بیزاری با تمام وجود نسبت به دشمنان‏آنان) . 3. حلال دانستن آنچه حلال شمرده‏اند. (هماهنگی عملی و پیروی همه جانبه از آنان) 4. حرام شمردن آنچه حرام شمرده اند. 5. انتظار فرج و آمادگی نسبت به آن.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: * سادات

  • نظرات دیگران ( )

  • <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    زندگینامه امام هادی علیه السلام
    طاقت ندارم
    میلاد امام حسن عسگری سلام الله علیها
    امیرالمؤمنین و فدک
    آتش در حریم!
    آتش در حریم!
    حدیث لوح فاطمه (س) و نکته هایى در شرح آن
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 5 بازدید
    دیروز: 26 بازدید
    کل بازدیدها: 218980 بازدید
  •   درباره من
  • یا منیل
    * سادات
    منیل یکی از نامهای خداوند بارتعالی است که به معنی :به مقصود رساننده ، بهرهمند کننده - و دستیابی به اهداف ،از تجلی اسم منیل است . از هداف این وبلاگ نشان دادن مقام خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها و مقام زن می باشد نام من رفتست روزی بر لب جانان به سهو ___ اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز
  •   لوگوی وبلاگ من
  • یا منیل
  •   دسته بندی یادداشت ها
  •   مطالب بایگانی شده
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  •  لوگوی دوستان من













  • عشق؛خدا؛پدر؛دوست